همان شنبه ای که با هم صحبت کردیم ازش خاستم تا ادرس پستی اش را به من بدهد البته با بهانه ی مستندی که دارد به سرانجام می رسد تا اولین نفر برای او پست کنم. البته قصدم این بود تا با گرفتن ادرس پستی علاوه بر مستند کلی هدیه و چیز های دیگری هم برایش بفرستم اما او مقاومت کرد و گفت اگر اماده شده خودم خدمت میرسم و راضی به زحمتم نیست!
به هر حال کار به این جا رسید که به من گفت قرار است که به تهران بیاید.. خبر از این خوش تر؟! و گفت که اخر هفته یک جایی را هماهنگ کن برای لش!!!! من هم گفتم شما بیا بقیه اش با من!
خدا میداند که از شنبه ای که خبر امدنش را شنیدم تا به امروز همش در حال فکر کردنم کع اگر امد چه کنیم و کجا برویم و چه بگوییم و مکان لش را اماده کنم و ...
تا اینکخ امروز خودش پیامکی داد و من متوجه شدم که این هفته نمی رسد بیاید اما اول هفته اینده می اید و من گفتم پس لش اخر هفته چه؟! که او گفت خب بیا شمال اخر این هفته را شمال لش میکنیم و هفته اینده را تهران!
و من هم خوشحال تر از همیشه!!
اما خب بنا بر دلایلی نمیشود که شمال رفت!! مهم ترین ش پول است!!! و.. که همان پول نقش مهم تری را ایفا میکند!
اگر پول کاری را که هفته پیش کرده بودیم را این هفته می داند غمی نداشتم و به سویش می رفتم! اما چه کنم که حسابم خالی است!
وگرنه که تنهایی شمال رفتن و پیشش بودن غنیمتی است که شاید هرگز به دست نیاورمش!
نکته مهم تری که در نبود پول با ان مواجهم این است که او تهران بیاید و من هنوز پول نداشته باشم چه؟؟؟؟
امدی و بیرون رفتیم و خاستیم چیزی بخریم و یا بخوریم که قطعا این اتفاق می افتد! به پول نیاز دارم! چه تنها باشیم چه دست جمعی! برای لش اخر هفته پول نیاز دارم! برای خرید هدیه برایش که موقع رفتن بهش بدهم پول نیاز دارم! و پول و پول و پول!!!
اگر تا امدن او پولی به دستم نرسد که مجبورم از کسی قرض کنم حدود 300 هزار تومن! امیدوارم کافی باشد.. اما از چه کسی؟
خانواده که دیگر رویم نمیشود ازشان پولی بگیرم! مگر برادرم که بار اخر بهش گفتم و دستش خالی بود و دیگر این بار نمیگویم!
دوستان و رفقا هم نمیدانم! بیشتر رویم نمی شود چرا که از قرض کردن و اینکه خودم را زیر پا بگذارم و از کسی تقاضی پول کنم بیزارم .. خیلی..
ولی خدای من کمکم کن تا به بهترین نحو پذیرایش باشم..
و همه چیزش را خودت اوکی کن..
تو شبی در انتظاری ننشسته ای چه دانی!!