23 اردیبهشت
جمعه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۲۱ ق.ظ
شروع سال 96 تا به اینجا برای من روزهای خاض و سختی بود
تا ده اردیبهش که دوره کد تکاوری داشتم و نمیخاهم به تفصیل بگویم چه گذشت اما مهم تر از ان وقتی متوجه شدم که می بایست ادامه خدمتم را در یک تیپ تکاوری در چهل دختر شاهرود بگذرانم شرایط برایم خیلی تغییر کرد.
خوبی اش این بود که 13 رو مرخصی داشتم و در این سیزده روز به هیچ وجه به سربازی فکر نکردم و همه اش ذهنم را مشغول چیز های بهتر کردم
اما چه میشود کرد و گریزی از ان نیست
فردا ساعت 2 بعد ازظهر بلیط قطار گرفته ام برای شاهرود.
به هیچ وجه خس خوبی ندارم اما کاملا حس تسلیم را در خودم احساس میکنم و خدارو شکر میکنم و شکایتی ندارم.
تنها امیدم این است که شرایط انجا برایم به خوبی رقم بخورد.
خدایا بیشتر از هر وقت دیگری به تو احتیاج دارم..
تا ده اردیبهش که دوره کد تکاوری داشتم و نمیخاهم به تفصیل بگویم چه گذشت اما مهم تر از ان وقتی متوجه شدم که می بایست ادامه خدمتم را در یک تیپ تکاوری در چهل دختر شاهرود بگذرانم شرایط برایم خیلی تغییر کرد.
خوبی اش این بود که 13 رو مرخصی داشتم و در این سیزده روز به هیچ وجه به سربازی فکر نکردم و همه اش ذهنم را مشغول چیز های بهتر کردم
اما چه میشود کرد و گریزی از ان نیست
فردا ساعت 2 بعد ازظهر بلیط قطار گرفته ام برای شاهرود.
به هیچ وجه خس خوبی ندارم اما کاملا حس تسلیم را در خودم احساس میکنم و خدارو شکر میکنم و شکایتی ندارم.
تنها امیدم این است که شرایط انجا برایم به خوبی رقم بخورد.
خدایا بیشتر از هر وقت دیگری به تو احتیاج دارم..
۲۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۲:۲۱