دچار

دچار یعنی.. نه وصل ممکن نیست.. همیشه فاصله ای هست.. دچار باید بود..

دچار

دچار یعنی.. نه وصل ممکن نیست.. همیشه فاصله ای هست.. دچار باید بود..

شاید اینجا فقط برای خودم باشد
حرف هایی که فقط می توانم برای خودم بزنم
نمیخاهم مخاطبی داشته باشد غیر از ..

۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

26 اسفند 97

يكشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۰۱ ب.ظ


احتمالا این اخرین پستی باشه که توسال 97می نویسم..

هفته و دهه تولدم به بهترین شکل سپری شد و خیلی ها برام تولد گرفتن و بهم تبریک گفتن و از همه مهتر اونی بود که به بهترین اتفاق رو برام رقم زد و یک تولد به یاد ماندنی برام گرفت..

28 سالگی رو شروع کردم با یک حس خوب و امیدوارم که اتفاقات خوبی هم برام توی این سال رقم بخوره..

رابطه ما از همیشه بهتره و روزای خوبی رو باهم سپری میکنیم و این خیلی برای من روحیه بخشه

فردا باهم قرار ناهار داریم که خیلی مشتاقشم!

در کل رنگ و بوی این روزام واقعا خوبه و از خدا میخام که مستدام باشه

۲۶ اسفند ۹۷ ، ۱۳:۰۱
دچار ..

21 اسفند

سه شنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ۰۲:۰۸ ب.ظ


فردا تولدمه! بماند که از اول هفته کلی ادم برام تولد گرفتن و بهم تبریک گفتن و کلی خوش گذشته و حتی تر ادامه خواهد داشت! اما نکته مثبت این ماجرا اینه که من همیشه تو این مواقع ناراحت بودم، هیچ موقع از زمان تولدم خوشحال نمیشدم و دچار دپرشن مناسبتی میشدم اما امسال خیلی همه چی داره خوب پیش میره!

من که میدونم همه این حس های خوب از کجا نشات میگیره! وقتی حال دل ادم خوب باشه سرازیر میشه به کل زندگیش!

امروز قبل ظهر زنگ زده بود و باهم صحبت کردیم بگذریم که چقد هم کلامی باهاش برای من دلنشینه و چقد حس خوب بهم منتقل میشه واینکه برای هفته بعد هم یه قرار ناهار لاهم گذاشتیم!

از الان دل تو دل من نیست تا روز موعود فرا برسه!

خلاضه تولدمه و وارد 28 سالگی میشم .. گرچه که به هیچ چیزی که تا قبل از این فکر میکردم بهش نرسیدم و کلا هیچ جای این دنیا نیستم اما فقط حالم خوبه ولی این داستان هیچ فایده ای به صورت کلی در زندگیم نداره!

البته من تو این چند سال گذشته انقد تلخی رو تجربه کردم که واقعا باید الان از این وضعیت خوشحال باشم..

خدایا عمر رویای من کوتاه نباشه لطفا..

۲۱ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۰۸
دچار ..

17 اسفند ماه

جمعه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۷، ۰۳:۰۹ ب.ظ


سلام

چهارشنبه رسید ایران.. خیلی خبر خوبی بود و من دل تو دلم نبود که ببینمش اما خب گفتم ادمی که از سفر میاد یه چند روزی زمان نیاز داره برای ریکاوری!

همون چهارشنبه تلفنی صحبت کردیم و قرار شد تو هفته اینده باهم هماهنگ شیم و قرار بذاریم.. اما خب من خیلی دلتنگش بودم..

دیروز از ظهر با بچه ها بیرون بودیم و مشغول خرید برای یکی از بچه ها .. و چون شب اول ماه رجب بود گفتم برای غروب بریم حرم حضرت عبدالعظیم زیارت..

رسیده بودیم اونجا و مشغول زیارت بودیم که تلگراممو باز کردم و دیدم پرسیده کجایی؟ من رو چنان تپش قلبی از شوق فرا گرفت که خدا میدونه!

و من هم بچه ها رو پیچوندم و سریع رفتم مترو که برسم بهش! حتی بچه ها گفتن بیا باهم میریم ولی من از استرس ترافیک گفتم نه و مترو مطمئن تره و با مترو رفتم! چنان مسافت طولانی رو رفتم!!

ای خوشا دولت آن مست که در پای حریف

سر و دستار نداند که کدام اندازد

سراسر راه دل تو دلم نبود! واقعا دلم تنگ شده بود و خیلی هیجان داشتم..

خلاصه رفتم و رسیدم..

خیلی خوب بود و خوش گذشت .. احساس میکنم لحظه هایی که باهم هستیم جز گذر عمرم حساب نمیشهتقریبا تا اخر شب باهم بودیم..

تا باد چنین بادا!

قبل اینکه بره سفر والپیپر گوشیمو عوض کردم و این مصرع مرا که با توام از هرکه هست باکی نیست رو گذاشتم!

فعلا که همه چیز به خوبی داره پیش میره! خدا بیشترش کنه..

۱۷ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۰۹
دچار ..

دوازده اسفند

يكشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۵۳ ق.ظ


رو حساب حرف اولیه که زده بودیم و بمن گفته بود قرار بود که 13 اسفند برگرده ینی فردا!

اما دو روز پیش گفت که 16 اسفند برمیگرده و این ینی پنجشنبه. خب من دلمو خوش کرده بودم که این هفته میبینمش و کلی خورد تو ذوقم!

حالا باید تا هفته بعد صبر کنم که خیلی کار سختیه!

خیلی دلم براش تنگ شده، خیلی جاش خالیه..


۱۲ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۵۳
دچار ..

9 اسفند 97

پنجشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۳:۰۶ ب.ظ

سلام

جمعه هفته پیش رفت پاریس! برای یک سفر کاری که می بایست چند روزی در چند شهر مختلف اروپایی برود..

دروغ چرا خیلی دلم برایش تنگ شده.. رئز قبل از سفرش همو دیدیم و کلی خوش گذشت .. قبلا گفته بود که فقط کیک شکلاتی بی بی رو دوست داره و اینکه روزنامه روزی که متولد شده بود را قاب کردم به همراه کیک رفتم پیشش! چون برایش تولد نگرفته بودم خیلی خوشحال شد و خوشش امد و بالطبع من هم کلی ذوق کردم از روزی که رفته کم و بیش در تلگرام با هم صحبت میکنیم و اینکه واقعا رفتار خوبی دارد و بلد است دل ربایی کند! با اینکه هنوز یک هفته از سفرش نگذشته اما دو سه شب پیش بهش گفتم که انگار زمان زیادی است که رفته است! واقعا به من سخت می گذرد بدون او!

اواسط هفته بعد می اید و من دلم به حضورش گرم است..

۰۹ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۰۶
دچار ..