دچار

دچار یعنی.. نه وصل ممکن نیست.. همیشه فاصله ای هست.. دچار باید بود..

دچار

دچار یعنی.. نه وصل ممکن نیست.. همیشه فاصله ای هست.. دچار باید بود..

شاید اینجا فقط برای خودم باشد
حرف هایی که فقط می توانم برای خودم بزنم
نمیخاهم مخاطبی داشته باشد غیر از ..

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل!

جمعه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۲۹ ب.ظ
همه چیز انطور که باید پیش نمی رود تقریبا یک هفته ای هست که همه چیز انطور که باید پیش نمیرود..
ان از شمال رفتن من گرفته و این از تهران امدن او.. در هیچ کدام از این سفرها ان اتفاقی که باید نیفتاد..
نه توانستیم یک دل سیر با هم باشیم.. نه تنها بودیم با هم.. نه کاری کردیم و نه جایی رفتیم..
الان هم او به کرج رفته.. البته به من گفت اگر می توانی بیایی بیا تا همو ببینیم و اینکه از دیدن من سیر نمی شود..
البته من یکبار دیگر شانسم را امتحان میکنم و برای دیدنش تا کرج می روم و امیدوارم ..
یک بار تو هم عشق من
از عقل میندیش..
۹۴/۰۵/۱۶