یک هفته دیگر
سه شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۴۹ ب.ظ
دقیقا یک هفته ی دیگر مانده تا من به خدمت اعزام بشوم و اول دوره دو ماهه اموزشی را بگذرانم.
این روزهایم به این شکل میگذرد: حدودا تا ظهر خابم و بعد ازان بیدار میشوم و تا شب کار خاصی ندارم و اغلب در خانه ام مگر اینکه خلافش ثابت شود و از ان طرف تا حدود ساعت 2-3-4 صبح بیدارم و باز میخابم و روز از نو ..
اینکه هیچ اتفاق جدیدی در زندگی ام نیست چیز دور از ذهنی نیست اما نمیدانم چرا از نیمه های دیشب حدود ساعت 2 نصفه شب یک حجم زیادی از غم و غصه به سرااغم امدم!
طوری که بعد از مدت ها دلم برای خودم سوخت و بعضم ترکید و گریه کردم..
نمیدانم چرا! اما خب این هم زمان خودش را دارد . احتمالا چند روزی مرا اذیت خاهد کرد و تمام خاهد شد!!
۹۵/۰۹/۲۳